آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

آوینا در روزهای خانه تکانی

سلام دختر زیبای من دختر زرنگ و خانوم من دختر گل و مهربون من مامان فدات بشم که شما اینقدر گلی عزیزدلم و اما دیروز من و دخترم کلی از کارای عید و انجام دادیم و آوینا نفسم خیلی زحمت کشید اینم مدرکش !!!!          ضمنا مامانایی که پسر دارن بیشتر دقت کنن تازه این یه چشمشه  بلههههه ملاحضه فرمودید ...
11 اسفند 1392

تولد بابا سجادی

همسفر زندگیم وجود نازنین تو بهانه زیستن است و تو زیباترین حضور عاشقانه در زندگی من هستی عاشقانه و بی نهایت دوستت دارم بیش از انچه تصورش کنی  تولدت مبارک این عکس تولد سال گذشته بابایی هست بابا سجادی عزیز تولدت مبارک بابایی من با همه وجودم دوست دارم و امیدوارم شمع 120 ساگیت رو فوت کنی و همیشه کنارم باشی    ...
11 اسفند 1392

اخرین ماه سال

   آخرین ماه زمستون هم رسید و یواش یواش بوی بهار رو دارم حس میکنم . اسفند رو دوست دارم ماهی پر از شور و نشاط و هیجان هستش . همه مردم یک جورایی در این ماه رو دور تند هستند و همه چیز بوی تازگی و نو بودن میده . این حس و حال شور و نشاط خاصی رو بهم میده . یواش یواش باید خودمون رو برای سال جدید و ورقی جدید از روزهای زندگیمون آماده کنیم . الهی که خدا برای همه بهترینها رو در این سال جدید رقم بزنه .  یواش یواش باید سبزه ها رو بزاریم ، خرید عید ، خرید ماهی قرمز کوچولو همه اینها حال و هوای قشنگی داره و مطمئنم که این حس فقط مال من نیست خیلی های  دیگه حال من رو دارند و تو این ماه پر هیاهو با من شریک هستند ...
11 اسفند 1392

آوینا جونم نوازنده میشود !!!!!

محبوب قلبم سلام آوینا گلی من به ساز زدن خیلی علاقه داری و یه جورایی موسیقی دوست هستی دیروز چشمت به نی افتاد که قبل از اینکه بدنیا بیای برات گرفته بودیم و با اشاره گفتی که میخوای منم با ذوق بهت دادم و شما کلی لذت بردی بیشتر از شما من کیف کردم وااااای خدا همش تصور میکنم یه روزی در اینده نه چندان دور دخترم کنسرت داشته باشه و من برم با افتخار نفسمو تماشا کنم ایشالا  . فقط خدا میدونه که چقدر برات ارزو دارم سوگند میخورم که من از دختر گلم یک هنرمند تمام عیار میسازم     ...
10 اسفند 1392

عزیزم به یاد داشته باش (4)

دخترم! با تو سخن مي گويم ! گوش كن ! با تو سخن مي گويم ! زندگي در نگهم گلزاريست ؛ وتو با قامت چون نيلوفر، شا خه پر گل اين گلزاري؛ گل عفت! گل صد رنگ اميد! گل فرداي بزرگ! گل فرداي سپيد! مي خرامي و تو را مي نگرم؛ چشم تو آينه روشن دنياي من است؛ تو همان خرد نهالي كه چنين با ليدي؛ راست،چون شاخه سرسبز و برومند شدي؛ همچو پر غنچه درختي،همه لبخند شدي؛ ديده بگشاي و در انديشه ي گل چينان باش؛ همه، گلچين گل امروزند،همه ،هستي سوزند؛   كس به فرداي گل باغ نمي انديشد؛ آنكه گرد همه گل ها به هوس مي چرخد،بلبل عاشق نيست؛ بلكه گلچين سيه كرداري است؛ كه سراسيمه دود،در پي گل هاي لطيف،تا يكي لحظه به چنگ آرد و ر...
3 اسفند 1392